معنی فارسی imagineered
B1تصور کردن و طراحی جزئیات یک پروژه یا ایده به طور خلاقانه و مهندسی.
To create or design something in a creative and often innovative way.
- VERB
example
معنی(example):
مهندسان یک طراحی جدید برای ترن هوایی تصور کردند.
مثال:
The engineers imagineered a new roller coaster design.
معنی(example):
او در جلسه طوفان فکری، یک راه حل برای مشکل تصور کرد.
مثال:
She imagineered a solution to the problem during the brainstorming session.
معنی فارسی کلمه imagineered
:
تصور کردن و طراحی جزئیات یک پروژه یا ایده به طور خلاقانه و مهندسی.