معنی فارسی imap

B1

پروتکلی برای دسترسی به ایمیل‌ها که به کاربر اجازه می‌دهد ایمیل‌های خود را به صورت آنی بین دستگاه‌ها همگام کند.

An Internet protocol that allows email clients to access email on a remote mail server.

example
معنی(example):

من از ایمپ برای ایمیل خود استفاده می‌کنم.

مثال:

I use IMAP for my email.

معنی(example):

ایمپ امکان همگام‌سازی ایمیل‌ها در دستگاه‌های مختلف را می‌دهد.

مثال:

IMAP allows synchronization of emails across devices.

معنی فارسی کلمه imap

: معنی imap به فارسی

پروتکلی برای دسترسی به ایمیل‌ها که به کاربر اجازه می‌دهد ایمیل‌های خود را به صورت آنی بین دستگاه‌ها همگام کند.