معنی فارسی imbibitions
B1امبیبیشنها به فرآیند جذب یا فراگیری اشاره دارند و معمولا در مورد اطلاعات به کار میروند.
The act of taking in knowledge or information; absorption.
- noun
noun
معنی(noun):
The act of imbibing.
example
معنی(example):
جذبهای او در طول مطالعه Impressionable است.
مثال:
His imbibitions during study are impressive.
معنی(example):
جذبهای حکمت برای رشد ضروری هستند.
مثال:
The imbibitions of wisdom are essential for growth.
معنی فارسی کلمه imbibitions
:
امبیبیشنها به فرآیند جذب یا فراگیری اشاره دارند و معمولا در مورد اطلاعات به کار میروند.