معنی فارسی imbibitory
B2به شرایط یا ویژگیهایی اطلاق میشود که به جذب مایعات مربوط میشود.
Relating to or promoting the absorption of liquids.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تکنیکهای جذب در آزمایشگاه نوآورانه بودند.
مثال:
The imbibitory techniques used in the laboratory were innovative.
معنی(example):
محققان روشهای جذبی برای افزایش جذب مایعات توسعه دادند.
مثال:
Researchers developed imbibitory methods to enhance liquid absorption.
معنی فارسی کلمه imbibitory
:
به شرایط یا ویژگیهایی اطلاق میشود که به جذب مایعات مربوط میشود.