معنی فارسی imd
B1Imd به نوعی از ارتباط فوری اشاره دارد که در آن پیام سریعاً منتقل میشود.
An abbreviation indicating a quick message sent through instant messaging.
- OTHER
example
معنی(example):
او imd کرد که دیر میرسد.
مثال:
He imd that he would arrive late.
معنی(example):
او یک imd درباره تغییر در برنامهها دریافت کرد.
مثال:
She received an imd about the change in plans.
معنی فارسی کلمه imd
:
Imd به نوعی از ارتباط فوری اشاره دارد که در آن پیام سریعاً منتقل میشود.