معنی فارسی imed
B1Imed به معنای ارسال پیام فوری به شخصی به منظور انتقال اطلاعات یا احوالپرسی است.
Sent a message quickly through instant messaging.
- OTHER
example
معنی(example):
او به دوستانش imed کرد تا حالشان را بپرسد.
مثال:
She imed her friends to check in.
معنی(example):
او درباره جزئیات جلسه imed شد.
مثال:
He was imed about the meeting details.
معنی فارسی کلمه imed
:
Imed به معنای ارسال پیام فوری به شخصی به منظور انتقال اطلاعات یا احوالپرسی است.