معنی فارسی imf
B1صندوق بینالمللی پول، سازمانی برای کمک به ثبات اقتصادی جهانی.
International Monetary Fund, an organization that provides financial support and advice.
- OTHER
example
معنی(example):
صندوق بینالمللی پول کمکهای مالی ارائه میدهد.
مثال:
The IMF provides financial assistance.
معنی(example):
صندوق بینالمللی پول اقتصادهای جهانی را تحلیل میکند.
مثال:
The IMF analyzes global economies.
معنی فارسی کلمه imf
:
صندوق بینالمللی پول، سازمانی برای کمک به ثبات اقتصادی جهانی.