معنی فارسی imitator
B1تقلیدکننده، کسی که عمل یا صدای دیگران را تقلید میکند.
A person who copies the actions or sounds of others.
- noun
noun
معنی(noun):
One who imitates or apes another.
example
معنی(example):
او تقلید کنندهای با استعداد از صداهای مشهور است.
مثال:
He is a talented imitator of famous voices.
معنی(example):
تقلید کننده همه را خندانده بود.
مثال:
The imitator made everyone laugh.
معنی فارسی کلمه imitator
:
تقلیدکننده، کسی که عمل یا صدای دیگران را تقلید میکند.