معنی فارسی immanently
B1به طور درونزا، به معنای وجود چیزی به طور ذاتی یا بنیادی در یک موضوع است.
In an inherent or intrinsic manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
قوانین فیزیک به طور درونزا بر تمام ماده اعمال میشود.
مثال:
The laws of physics apply immanently to all matter.
معنی(example):
او احساس میکند که عشق به طور درونزا در هر رابطهای وجود دارد.
مثال:
She feels that love exists immanently in every relationship.
معنی فارسی کلمه immanently
:
به طور درونزا، به معنای وجود چیزی به طور ذاتی یا بنیادی در یک موضوع است.