معنی فارسی immaturities

B1

ویژگی‌ها یا رفتارهای نابالغی که نشان‌دهنده عدم رشد عاطفی یا اجتماعی است.

Behaviors or traits that indicate a lack of maturity.

example
معنی(example):

نابالغی‌هایی که در رفتار او نشان داده شد، نگران‌کننده بود.

مثال:

The immaturities exhibited in his actions were concerning.

معنی(example):

او برخی نابالغی‌هایی داشت که باید به آنها رسیدگی می‌شد.

مثال:

She had some immaturities that needed to be addressed.

معنی فارسی کلمه immaturities

: معنی immaturities به فارسی

ویژگی‌ها یا رفتارهای نابالغی که نشان‌دهنده عدم رشد عاطفی یا اجتماعی است.