معنی فارسی immobilises
B1بی‌حرکت کردن، به معنای جلوگیری از حرکت یا فعالیت یک جسم یا فرد است.
To make something unable to move or act.
- verb
verb
معنی(verb):
To render motionless; to stop moving or stop from moving.
مثال:
It is best to immobilize the injury until a doctor can examine it.
معنی(verb):
To modify a surface such that things will not stick to it
example
معنی(example):
فنی‌کار قبل از تعمیرات ماشین‌آلات را بی‌حرکت می‌کند.
مثال:
The technician immobilises the machinery before repairs.
معنی(example):
او پای بیمار را برای بررسی شکستگی‌ها بی‌حرکت می‌کند.
مثال:
He immobilises the patient’s leg to check for fractures.
معنی فارسی کلمه immobilises
:
بی‌حرکت کردن، به معنای جلوگیری از حرکت یا فعالیت یک جسم یا فرد است.
