معنی فارسی immortalises
B1جاودانه کردن، فرایندی که در آن چیزی به گونهای ثبت میشود که همیشه باقی بماند.
To preserve someone's essence or memory forever in artistic form.
- verb
verb
معنی(verb):
To give unending life to, to make immortal.
معنی(verb):
To make eternally famous.
مثال:
His heroic deeds were immortalised in song and tale.
example
معنی(example):
نویسنده دلهای کسانی را که دوست داشته جاودانه میکند.
مثال:
The writer immortalises the hearts of those he has loved.
معنی(example):
او اغلب طبیعت را در هنر خود جاودانه میکند.
مثال:
She often immortalises nature in her art.
معنی فارسی کلمه immortalises
:
جاودانه کردن، فرایندی که در آن چیزی به گونهای ثبت میشود که همیشه باقی بماند.