معنی فارسی immunochemically
B1به صورت ایمنوشیمیایی، مربوط به روشهای شیمیایی در تجزیه و تحلیل ایمنی.
In a manner relating to immunochemistry, involving chemical responses in the immune system.
- ADVERB
example
معنی(example):
نمونه به صورت ایمنوشیمیایی برای دقت تحلیل شد.
مثال:
The sample was immunochemically analyzed for accuracy.
معنی(example):
دادهها به صورت ایمنوشیمیایی از آزمایشهای مختلف جمعآوری شد.
مثال:
Data was collected immunochemically from various tests.
معنی فارسی کلمه immunochemically
:
به صورت ایمنوشیمیایی، مربوط به روشهای شیمیایی در تجزیه و تحلیل ایمنی.