معنی فارسی immunogen

B1

ایمنوژن به ماده‌ای اطلاق می‌شود که می‌تواند پاسخ ایمنی در موجودات زنده را تحریک کند.

An agent that provokes an immune response or stimulates the production of antibodies.

example
معنی(example):

ایمنوژن یک پاسخ ایمنی را تحریک کرد.

مثال:

The immunogen triggered an immune response.

معنی(example):

دانشمندان در حال بررسی این هستند که چگونه ایمنوژن‌های مختلف بر روی دفاع‌های بدن تأثیر می‌گذارند.

مثال:

Scientists are studying how different immunogens affect the body's defenses.

معنی فارسی کلمه immunogen

: معنی immunogen به فارسی

ایمنوژن به ماده‌ای اطلاق می‌شود که می‌تواند پاسخ ایمنی در موجودات زنده را تحریک کند.