معنی فارسی immunohematology
B2شاخهای از علم که بررسی سیستم ایمنی و خون را با هم ترکیب میکند.
The study of the interactions between the immune system and blood components.
- NOUN
example
معنی(example):
ایمنیهماتولوژی برای شیوههای انتقال خون ضروری است.
مثال:
Immunohematology is essential for blood transfusion practices.
معنی(example):
این حوزه آنتیژنهای گروه خون و نقش آنها در انتقال خون را مطالعه میکند.
مثال:
This field studies blood group antigens and their role in transfusion.
معنی فارسی کلمه immunohematology
:
شاخهای از علم که بررسی سیستم ایمنی و خون را با هم ترکیب میکند.