معنی فارسی immunopathology
B2ایمونپاتولوژی به مطالعهٔ بیماریها و اختلالات ناشی از سیستم ایمنی و تأثیر آن بر بدن میپردازد.
The study of the relationship between the immune system and disease.
- NOUN
example
معنی(example):
ایمونپاتولوژی بررسی میکند که چگونه سیستم ایمنی به بیماریها کمک میکند.
مثال:
Immunopathology examines how the immune system contributes to diseases.
معنی(example):
این حوزه ترکیبی از بینشهای ایمنیشناسی و پاتولوژی است.
مثال:
This field combines insights from immunology and pathology.
معنی فارسی کلمه immunopathology
:
ایمونپاتولوژی به مطالعهٔ بیماریها و اختلالات ناشی از سیستم ایمنی و تأثیر آن بر بدن میپردازد.