معنی فارسی impapyrated
B1ایمپاپیر شده، به معنای الهام گرفته و پر از ایده، به کار میرود زمانی که شخص انرژی و خلاقیت زیادی را حس میکند.
Feeling inspired and full of ideas; often used when someone is energized creatively.
- OTHER
example
معنی(example):
هنرمند از الهام ناگهانی احساس ایمپاپیر شده کرد.
مثال:
The artist felt impapyrated by the sudden inspiration.
معنی(example):
او از ایدهها ایمپاپیر شده بود و شروع به خلق کرد.
مثال:
She was impapyrated with ideas and began to create.
معنی فارسی کلمه impapyrated
:
ایمپاپیر شده، به معنای الهام گرفته و پر از ایده، به کار میرود زمانی که شخص انرژی و خلاقیت زیادی را حس میکند.