معنی فارسی impeccableness

C1

ویژگی بی‌نقص بودن یا عدم وجود نقص.

The state of being perfect and without any flaws.

example
معنی(example):

بی‌نقصی تیم در برنامه‌ریزی منجر به برگزاری یک رویداد موفق شد.

مثال:

The team's impeccableness in planning led to a successful event.

معنی(example):

بی‌نقصی او در جزئیات او را از دیگران متمایز می‌کند.

مثال:

His impeccableness in details sets him apart from others.

معنی فارسی کلمه impeccableness

: معنی impeccableness به فارسی

ویژگی بی‌نقص بودن یا عدم وجود نقص.