معنی فارسی impeders
B1موجودات یا عناصری که مانع پیشرفت یا عمل میشوند.
Those who impede or hinder processes or progress.
- NOUN
example
معنی(example):
موانع پروژه به سرعت شناسایی شدند.
مثال:
The impeders of the project were quickly identified.
معنی(example):
موانع آزادی بیان اغلب با واکنش مواجه میشوند.
مثال:
The impeders of free speech often face backlash.
معنی فارسی کلمه impeders
:
موجودات یا عناصری که مانع پیشرفت یا عمل میشوند.