معنی فارسی imperishability
C1ویژگی ناپدید نشدن یا دوام آوردن.
The quality of being everlasting or incapable of being destroyed.
- NOUN
example
معنی(example):
دوستی آنها در زمانهای سخت به وضوح نشاندهنده ناپدید نشدن آن بود.
مثال:
The imperishability of their friendship was evident in tough times.
معنی(example):
دانشمندان به بررسی ناپدید نشدن برخی مواد میپردازند.
مثال:
Scientists study the imperishability of certain materials.
معنی فارسی کلمه imperishability
:
ویژگی ناپدید نشدن یا دوام آوردن.