معنی فارسی impermanent
B2ناپایداری، به معنای غیر دائمی بودن یا تغییر دائمی است.
Not lasting forever; subject to change.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not permanent; momentary
example
معنی(example):
هیچ چیز دائمی نیست؛ همه چیز تغییر میکند.
مثال:
Nothing is impermanent; everything changes.
معنی(example):
خوشحالی آنها احساس میکرد که دائمی نیست.
مثال:
Their happiness felt impermanent.
معنی فارسی کلمه impermanent
:
ناپایداری، به معنای غیر دائمی بودن یا تغییر دائمی است.