معنی فارسی impetigos
B1نوعی عفونت پوست که بهویژه در کودکان مشاهده میشود.
A type of skin infection primarily seen in children.
- NOUN
example
معنی(example):
آلودگی در میان کودکان کوچک شایع است.
مثال:
Impetigos is common among young children.
معنی(example):
او از بازی در خاک آلودگی گرفت.
مثال:
She caught impetigos from playing in the dirt.
معنی فارسی کلمه impetigos
:
نوعی عفونت پوست که بهویژه در کودکان مشاهده میشود.