معنی فارسی impleading
B1عمل فراخواندن طرفهای دیگر به یک پرونده حقوقی.
The act of bringing a third party into a legal action.
- verb
verb
معنی(verb):
To sue in court, raise an action against a defendant
example
معنی(example):
کشاندن طرفها به پرونده معمولاً زمانی استفاده میشود که چندین طرف در دعوی حقوقی دخیل هستند.
مثال:
Impleading is often used when multiple parties are involved in litigation.
معنی(example):
فرایند کشاندن طرفها میتواند روند حقوقی را پیچیده کند.
مثال:
The process of impleading can complicate the legal proceedings.
معنی فارسی کلمه impleading
:
عمل فراخواندن طرفهای دیگر به یک پرونده حقوقی.