معنی فارسی impostrix

B1

مدل زنانه تقلبی، نشان‌دهنده فریب و نیرنگ.

A female impostor, emphasizing the aspect of deception.

example
معنی(example):

زن تقلبی در فیلم یک استاد تغییر قیافه بود.

مثال:

The impostrix in the film was a master of disguise.

معنی(example):

نقش او به عنوان زن تقلبی به داستان رازآلودی افزود.

مثال:

Her role as an impostrix added mystery to the storyline.

معنی فارسی کلمه impostrix

: معنی impostrix به فارسی

مدل زنانه تقلبی، نشان‌دهنده فریب و نیرنگ.