معنی فارسی imprevalency

B1

فراگیر بودن، به معنای شایع یا رایج بودن یک موضوع یا سرویس در یک موقعیت خاص است.

The quality of being widely prevalent or commonly accepted in a particular context.

example
معنی(example):

فراگیر بودن خدمات می‌تواند به گسترش آن منجر شود.

مثال:

The imprevalency of the service could lead to its expansion.

معنی(example):

فراگیر بودن در استفاده از داده‌ها نشان‌دهنده یک روند رو به افزایش است.

مثال:

Imprevalency in data usage indicates a rising trend.

معنی فارسی کلمه imprevalency

: معنی imprevalency به فارسی

فراگیر بودن، به معنای شایع یا رایج بودن یک موضوع یا سرویس در یک موقعیت خاص است.