معنی فارسی imprimatura
B2imprimatura، یک لایه ابتدایی رنگی بر روی بوم که برای آمادهسازی نقاشی استفاده میشود.
A preliminary layer applied to a painting surface to create a base.
- NOUN
example
معنی(example):
هنرمند یک لایه imprimatura برای آمادهسازی بوم اعمال کرد.
مثال:
The artist applied an imprimatura to prepare the canvas.
معنی(example):
استفاده از imprimatura در ایجاد عمق در نقاشی کمک میکند.
مثال:
Using an imprimatura helps in creating depth in the painting.
معنی فارسی کلمه imprimatura
:
imprimatura، یک لایه ابتدایی رنگی بر روی بوم که برای آمادهسازی نقاشی استفاده میشود.