معنی فارسی imprudential
B2بیملاحظگی، به معنای نداشتن احتیاط در تصمیمات.
Relating to or characterized by imprudence.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این انتخاب بیملاحظگی بود که در آن شرکت سرمایهگذاری کنید.
مثال:
It was an imprudential choice to invest in that company.
معنی(example):
تصمیمات بیملاحظگی میتوانند ثبات مالی شما را به خطر بیندازند.
مثال:
Imprudential decisions can endanger your financial stability.
معنی فارسی کلمه imprudential
:
بیملاحظگی، به معنای نداشتن احتیاط در تصمیمات.