معنی فارسی impudencies

B2

جمع پررویی، رفتارهای بی‌احترام و جسورانه که در موقعیت‌های اجتماعی مشاهده می‌شوند.

Instances or acts of disrespectful or audacious behavior.

example
معنی(example):

کمیته چندین پررویی را در طول بحث یادداشت کرد.

مثال:

The committee noted several impudencies during the discussion.

معنی(example):

به او درباره پررویی‌هایی که اغلب در جمع نشان می‌دهد، هشدار داده شد.

مثال:

He was warned about the impudencies he often displays in public.

معنی فارسی کلمه impudencies

: معنی impudencies به فارسی

جمع پررویی، رفتارهای بی‌احترام و جسورانه که در موقعیت‌های اجتماعی مشاهده می‌شوند.