معنی فارسی in a fair way to do something

B2

به معنای روشی است که عادلانه و بی‌طرفانه است.

In a manner that is just and unbiased.

example
معنی(example):

ما باید این کار را به شیوه‌ای عادلانه انجام دهیم.

مثال:

We should handle this in a fair way.

معنی(example):

آنها اختلاف را به شیوه‌ای عادلانه حل کردند.

مثال:

They settled the dispute in a fair way.

معنی فارسی کلمه in a fair way to do something

: معنی in a fair way to do something به فارسی

به معنای روشی است که عادلانه و بی‌طرفانه است.