معنی فارسی in a minor key
B1اصطلاحی موسیقی به کار میرود که به صورت خاص در مقیاس مینور تنظیم شده باشد.
A musical term referring to a composition that uses a minor scale.
- OTHER
example
معنی(example):
این آهنگ در کلید مینور نوشته شده است.
مثال:
The song is written in a minor key.
معنی(example):
او موسیقی در کلید مینور را دوست دارد زیرا صدا و حال و هوای غمگینی دارد.
مثال:
She prefers music in a minor key because it sounds sad.
معنی فارسی کلمه in a minor key
:
اصطلاحی موسیقی به کار میرود که به صورت خاص در مقیاس مینور تنظیم شده باشد.