معنی فارسی in back
B1در قسمت پشتی یا عقب چیزی.
At the rear side of something.
- PREPOSITION
example
معنی(example):
گربه در عقب خانه است.
مثال:
The cat is in back of the house.
معنی(example):
او ماشین را در عقب پارک کرد.
مثال:
He parked the car in back.
معنی فارسی کلمه in back
:
در قسمت پشتی یا عقب چیزی.