معنی فارسی in clover

B2

در خوشبختی، در وضعیتی راحت و خوشحال.

In a state of comfort or prosperity.

example
معنی(example):

بعد از دریافت ترفیع، او در خوشبختی بود.

مثال:

After getting the promotion, she was in clover.

معنی(example):

با شغل جدیدش، او در خوشبختی زندگی می‌کرد.

مثال:

With his new job, he was living in clover.

معنی فارسی کلمه in clover

: معنی in clover به فارسی

در خوشبختی، در وضعیتی راحت و خوشحال.