معنی فارسی in depth

B2

یک اصطلاح به معنای بررسی یا تحلیل موضوع به‌صورت دقیق و کامل.

A phrase indicating a thorough and detailed examination.

example
معنی(example):

پژوهشگر موضوع را به صورت عمیق مطالعه کرد.

مثال:

The researcher studied the topic in depth.

معنی(example):

ما این موضوع را در طول سمینار به‌طور عمیق بررسی خواهیم کرد.

مثال:

We will explore this subject in depth during the seminar.

معنی فارسی کلمه in depth

: معنی in depth به فارسی

یک اصطلاح به معنای بررسی یا تحلیل موضوع به‌صورت دقیق و کامل.