معنی فارسی in full

B1

به معنای کامل یا بدون نقص.

Completely; in totality.

example
معنی(example):

گزارش به طور کامل ارسال شد.

مثال:

The report was submitted in full.

معنی(example):

لطفاً قبل از شروع، دستورالعمل‌ها را به طور کامل بخوانید.

مثال:

Please read the instructions in full before starting.

معنی فارسی کلمه in full

: معنی in full به فارسی

به معنای کامل یا بدون نقص.