معنی فارسی in isolation
B2در انزوا، به معنای زندگی جدا از دیگران است.
The condition of being separated from others.
- OTHER
example
معنی(example):
او برای ماهها در انزوا زندگی کرده است.
مثال:
He has been living in isolation for months.
معنی(example):
بیمار برای جلوگیری از عفونت در انزوا نگه داشته شد.
مثال:
The patient was kept in isolation to prevent infection.
معنی فارسی کلمه in isolation
:
در انزوا، به معنای زندگی جدا از دیگران است.