معنی فارسی in justice to

B2

در حق عدالت و انصاف به کسی یا چیزی، برای رعایت انصاف.

To acknowledge or uphold fairness towards someone or something.

example
معنی(example):

برای عدالت به قربانیان، ما باید حقیقت را بگوییم.

مثال:

In justice to the victims, we must tell the truth.

معنی(example):

به خاطر عدالت در حق تلاش‌هایش، او لیاقت قدردانی دارد.

مثال:

In justice to her efforts, she deserves recognition.

معنی فارسی کلمه in justice to

: معنی in justice to به فارسی

در حق عدالت و انصاف به کسی یا چیزی، برای رعایت انصاف.