معنی فارسی in moderation
B2در اعتدال، به معنای صحیح و منطقی انجام دادن چیزی بدون افراط و تفریط.
Referring to doing something in a balanced or reasonable amount.
- IDIOM
example
معنی(example):
شما میتوانید در عین اعتدال از شیرینیها لذت ببرید.
مثال:
You can enjoy sweets in moderation.
معنی(example):
ورزش مفید است، اما باید به صورت متعادل انجام شود.
مثال:
Exercise is beneficial, but it should be done in moderation.
معنی فارسی کلمه in moderation
:
در اعتدال، به معنای صحیح و منطقی انجام دادن چیزی بدون افراط و تفریط.