معنی فارسی in no mood for something

B1

حوصله نداشتن برای انجام چیزی به معنی نداشتن تمایل یا انرژی برای انجام آن فعالیت است.

Not feeling inclined to do something.

example
معنی(example):

من امروز حوصله مهمانی ندارم.

مثال:

I am in no mood for a party today.

معنی(example):

او در حال حاضر حوصله جوک‌ها را ندارد.

مثال:

She is in no mood for jokes right now.

معنی فارسی کلمه in no mood for something

: معنی in no mood for something به فارسی

حوصله نداشتن برای انجام چیزی به معنی نداشتن تمایل یا انرژی برای انجام آن فعالیت است.