معنی فارسی in obedience to

B2

در اطاعت از، به معنی انجام دادن چیزی طبق دستور یا خواسته دیگران.

In accordance with the command or request of someone.

example
معنی(example):

در اطاعت از قوانین، به موقع شروع کردیم.

مثال:

In obedience to the rules, we started on time.

معنی(example):

او در پیروی از دستورات داده شده توسط مدیرش عمل کرد.

مثال:

He acted in obedience to the orders given by his manager.

معنی فارسی کلمه in obedience to

: معنی in obedience to به فارسی

در اطاعت از، به معنی انجام دادن چیزی طبق دستور یا خواسته دیگران.