معنی فارسی in ruins
B2حالت یا وضعیتی که چیزی کاملاً خراب شده و دیگر قابل استفاده نیست.
In a state of disrepair or destruction.
- OTHER
example
معنی(example):
قلعهی باستانی اکنون ویران است.
مثال:
The ancient castle is now in ruins.
معنی(example):
پس از طوفان، شهر در ویرانی باقی ماند.
مثال:
After the storm, the town was left in ruins.
معنی فارسی کلمه in ruins
:
حالت یا وضعیتی که چیزی کاملاً خراب شده و دیگر قابل استفاده نیست.