معنی فارسی in season
B2زمانی که میوهها یا سبزیجات به طور طبیعی رشد میکنند و در دسترس هستند.
The time of year when a particular fruit or vegetable is ripe and available for harvesting.
- IDIOM
example
معنی(example):
سیبها در پاییز در فصل خود هستند.
مثال:
Apples are in season in the fall.
معنی(example):
توتفرنگیها در تابستان در فصل خود هستند.
مثال:
The strawberries are in season during summer.
معنی فارسی کلمه in season
:
زمانی که میوهها یا سبزیجات به طور طبیعی رشد میکنند و در دسترس هستند.