معنی فارسی in shore

B1

در نزدیکی ساحل، به افراد یا اشیاء که در ناحیه‌ای نزدیک به آب قرار دارند، اشاره دارد.

A term referring to something that is located near the shore.

example
معنی(example):

ماسه در نزدیکی ساحل نرم‌تر است.

مثال:

The sand is softer in shore.

معنی(example):

ما پس از پایین رفتن جزر و مد، صدف‌ها را در نزدیکی ساحل پیدا کردیم.

مثال:

We found shells in shore after the tide went out.

معنی فارسی کلمه in shore

: معنی in shore به فارسی

در نزدیکی ساحل، به افراد یا اشیاء که در ناحیه‌ای نزدیک به آب قرار دارند، اشاره دارد.