معنی فارسی in silhouette

B2

به معنای پیدا بودن یک شکل تاریک و شفاف در برابر پس‌زمینه روشن.

In the form of a dark shape against a lighter background.

example
معنی(example):

کوه در سیلوئت مقابل غروب خورشید زیبا به نظر می‌رسید.

مثال:

The mountain looked beautiful in silhouette against the sunset.

معنی(example):

رقصنده در سیلوئت ظاهر شد وقتی که نورافکن کم نور شد.

مثال:

The dancer appeared in silhouette as the spotlight dimmed.

معنی فارسی کلمه in silhouette

: معنی in silhouette به فارسی

به معنای پیدا بودن یک شکل تاریک و شفاف در برابر پس‌زمینه روشن.