معنی فارسی in the melting pot
B2ذوبگداز، به مکانی اشاره دارد که فرهنگها و نژادهای مختلف در آن ترکیب میشوند.
A place where different cultures and backgrounds converge.
- IDIOM
example
معنی(example):
نیویورک اغلب به عنوان ذوبگداز فرهنگها دیده میشود.
مثال:
New York is often seen as a melting pot of cultures.
معنی(example):
شهر ما مانند یک ذوبگداز با نژادهای مختلف است.
مثال:
Our town is like a melting pot with many ethnicities.
معنی فارسی کلمه in the melting pot
:
ذوبگداز، به مکانی اشاره دارد که فرهنگها و نژادهای مختلف در آن ترکیب میشوند.