معنی فارسی in the mood for something
B1حال و هوا برای چیزی، تمایل یا اشتیاق به انجام یک کار خاص در لحظه.
Feeling a desire or inclination to do something at that moment.
- IDIOM
example
معنی(example):
امشب حال و هوای پیتزا دارم.
مثال:
I'm in the mood for pizza tonight.
معنی(example):
او حال و هوای تماشای فیلم دارد.
مثال:
She is in the mood for a movie.
معنی فارسی کلمه in the mood for something
:
حال و هوا برای چیزی، تمایل یا اشتیاق به انجام یک کار خاص در لحظه.