معنی فارسی in the picture

B2

در تصویر به معنی حضور ظاهری در یک صحنه یا عکس است.

Present or depicted in an image.

example
معنی(example):

همه در تصویر به نظر شاد می‌رسیدند.

مثال:

Everyone in the picture looked happy.

معنی(example):

او دیگر در تصویر نیست.

مثال:

She is not in the picture anymore.

معنی فارسی کلمه in the picture

: معنی in the picture به فارسی

در تصویر به معنی حضور ظاهری در یک صحنه یا عکس است.