معنی فارسی in the wings

B2

در حال انتظار برای ورود به صحنه، معمولاً به عنوان یک استعاره برای آماده‌سازی برای انجام یا معرفی.

Waiting in a position where one is ready to take action, especially in performance or other situations.

example
معنی(example):

بازیگر در حال انتظار است تا نوبت او برسد.

مثال:

The actor is waiting in the wings for his cue.

معنی(example):

او در حال حاضر آماده اجرای روی صحنه بود.

مثال:

She was in the wings, ready to perform.

معنی فارسی کلمه in the wings

: معنی in the wings به فارسی

در حال انتظار برای ورود به صحنه، معمولاً به عنوان یک استعاره برای آماده‌سازی برای انجام یا معرفی.