معنی فارسی in token of

B2

به عنوان نشانه‌ای از یک احساس یا عمل دیگر، مانند محبت، تقدیر، یا احترام.

As a symbol or sign of something, often an emotion or gesture.

example
معنی(example):

او به نشانه محبتش به او گل‌ها داد.

مثال:

He gave her flowers in token of his affection.

معنی(example):

آنها به نشانه قدردانی خود کمک مالی کردند.

مثال:

They made a donation in token of their gratitude.

معنی فارسی کلمه in token of

: معنی in token of به فارسی

به عنوان نشانه‌ای از یک احساس یا عمل دیگر، مانند محبت، تقدیر، یا احترام.