معنی فارسی in-breed
B1عمل تولیدمثل بین حیوانات یا گیاهانی که به طور نزدیک با یکدیگر مرتبط هستند.
The action of breeding closely related animals or plants.
- VERB
example
معنی(example):
برخی از پرورشدهندگان، سگهای خود را برای تقویت ویژگیهای خاص، درونزا میکنند.
مثال:
Some breeders in-breed their dogs to enhance specific traits.
معنی(example):
در برخی گیاهان به منظور بهبود بازده، درونزا شدن رایج است.
مثال:
It is common to in-breed certain plants for improved yields.
معنی فارسی کلمه in-breed
:
عمل تولیدمثل بین حیوانات یا گیاهانی که به طور نزدیک با یکدیگر مرتبط هستند.