معنی فارسی in-close

B1

نزدیک، به معنای نزدیک شدن به یک موضوع یا شیء برای بررسی دقیق.

Situated or occurring very close together in space.

example
معنی(example):

عکاس به نزدیک رسید تا جزئیات گل را ثبت کند.

مثال:

The photographer got in-close to capture the details of the flower.

معنی(example):

ما باید به شواهد به‌طور نزدیک نگاه کنیم تا پرونده را درک کنیم.

مثال:

We need to look in-close at the evidence to understand the case.

معنی فارسی کلمه in-close

: معنی in-close به فارسی

نزدیک، به معنای نزدیک شدن به یک موضوع یا شیء برای بررسی دقیق.